بسم الله الرحمن الرحیم
چند وقت پیش در کلاس حقوق راجع به آزادی زن و مرد بحث هایی شد خیلی دلم گرفت که چرا بعضی از مردان ما و حتی
زنان ما چشمشان به روی واقعیت می بندند و حرف هایی که به نفع خودشون هست می زنند یعنی خودمون فتوا میدیم در
حالیکه واقعیت چیز دیگست بنده تحقیقی را جع به قضیه ی آزادی و حقوق زن در جامعه را انجام داده ام که در ذیل آورده ام
و می خواهم نظراتتان را در این مورد به من بگویید.
همانگونه که اشاره شده حضرت علی (ع) در نهج البلاغه فرمودند که با زنان نباید مشورت کرد یا اینکه آنها ضعیف
العقل هستند (یعنی هر چقدر از قدرت عقل آنها کم شده است به قدرت احساسات آنها اضافه شده است) و ... و
در بخش دیگر اعلام شده که اسلام دین زمان است و حرفهایی که در 1400 سال پیش گفته میشد در حال حاضر
امکان فرسایش و تغییر در آن است و با این استدلال خواستند ثابت کنید که اگر حضرت علی (ع) در این زمان می
زیستند هیچوقت این سخنان را نقل نمیکردند . ولی مستحضرید که این فرد گوینده حضرت امیرالمومنین (ع) است
او فردی معصوم و عالم به غیب است و اگر حرفی میزند نعوذ بالله از هوی و هوس نیست و در زمانهای متعدد
زنده و ماندگار است .
اکنون زن و آزادی یا حقوق زن را انکار نمی کنم حتی این حرف را قبول دارم که گفته شده چرا فدک را به بانو فاطمه (س)
دادند و به حضرت علی (ع) ندادند یا اینکه خداوند در حدیث قدسی به پیامبر فرمودند : لولاک لما خلقت الافلاک و لولا علی لما
خلقتک و لولا فاطمه لما خلقتکما « دنیا را به خاطر تو آفریدم و تو را به خاطر علی و علی را به خاطر فاطمه » اما باید
بدانیم که در هر سنخ و جنسی استثنائاتی هست واگر بخواهیم رفتار بانو فاطمه (س) را مورد بررسی قرار دهیم باید ببینیم
رابطه ی ایشان با همسرشان و همسرشان با ایشان چگونه بوده است که بررسی در مورد آنان خود زمانی را میطلبد که من
وارد این مقوله نمی شوم و می خواهم تفاوت آزادی زن در برابر مرد را از طریق دیگری ثابت کنم .
اکنون می خواهم به صورت کلی این سوال را مطرح کنم که جایگاه زن و مرد چیست ؟ آیا زن برتر است یا مرد یا اینکه با
هم برابرند .
در این خصوص برای اینکه برای تمام افراد قابل درک و فهم و تایید باشد منبع خود را قرآن قرار داده ام .
در قرآن آمده است که ابتدا آدم آفریده شد و سپس حوا حتی در روایات دیگری داریم که حوا از خود آدم زاده شده است که به
آن استناد نمیکنیم و مسلم آن است که حوا بعد از آدم آفریده شده است که خود دلیلی است بر تکامل و تقدم مرد نسبت به
زن .
همچنین خداوند در آیه 34 سوره ی مبارکه نساء فرموده است : الرجال قوامون علی النساء «مردان را بر زنان ترجیح داده
ایم» و در ادامه آن می فرماید : که تنبیه زنان اگر نصیحت پذیر نباشند مجاز است یا به عبارتی مردان می توانند برای اصلاح
زنان از ابزار تنبیه استفاده کنند که همین عامل ، دلیل محکمی است بر اینکه زنان به تنهایی نمی توانند مسیر زندگی خود را
معین کنند حال چگونه باید به آنها اجازه دهیم که همچون مردان در اجتماع زندگی کنند .
و همچنین در کلاس اشاره شد که « سید محمد باقر صدر در زمان حال زن را شریک مرد می داند زیرا در حال حاضر تنها
مرد عامل اقتصادی یا به قول معروف نان آور خانه نیست و زن هم در کنار وی می تواند در خارج از خانه کار کند و نقش
نان آوری خانه را به عهده بگیرد» من هم قبول دارم که زن میتواند به عنوان شریک زندگی باشد یا اینکه خارج از خانه کار
کند ولی در یک شرایط خاص که به وجهه ی زنانگی وی لطمه وارد نشود و حفظ شئونات را همیشه به عنوان سر مشق
داشته باشند و خدایی ناکرده اشخاص او را همانند یک مرد ننگرند و در رفتارشان در مقابل او تفاوت قائل شوند
جالب است بدانید که در قرآن آیه 37 سوره ی مبارکه ی نور اشاره شده است :رجال لا تلهیهم تجارة «مردانی که خود را
مشغول نکنند جز کار و تجارت» بدین جهت خداوند کار و موارد اقتصادی را مخصوص مردان قرار داده است .
در پایان با کمی تامل در می یابیم گر چه حقوق و آزادی زنان را در جامعه باید به رسمیت شناخت ولی حقوق و آزادی آنها
متفاوت از مردان است و با توجه به تفاسیر بالا هیچوقت با هم برابر نیستند و فقط حق استفاده از حقوق است که با هم
برابراست ./
اخم در برابر 3*4
3*4 طنزی که علاقه مندان زیادی را به خود معطوف می نماید و معمولا چنین سریال های روتین (90 قسمتی) مانند طنزهای قبلی در جامعه فرهنگ هایی را رواج میدهد که مدتها و یا حتی مادام در بین مردم باقی می ماند مانند سریال طنز پاورچین که کلمه ی پاچه خواری را وارد فرهنگ لغت نمود و یا سریال شبهای برره که جمله ی این اسکناس گوشه نداره را بین مردم رواج داد
این گونه فعالیت ها ممکن است در جهت مثبت یا منفی آن قدم بردارد در چند قسمت این سریال به چند نمونه اصرار نموده که به نظر من از مشکلات خطرناک جامعه است. در قسمت های اولیه این طنز آقا جلال به عنوان اُسوه غیرت و مردانگی و محافظ ناموس خانواده شناخته شد رواج این اخلاق در بین مردم بسیار از نظر روانشناسی طرفدار دارد حتی می توان به داروی درمان بعضی از معظلات جامعه که بعدا خواهم گفت ، نامید اما این داستان در جهت تقویت آن پیش نرفت حتی آن را هم سرکوب نمود مانند زمانی که برای اجاره کردن دفتر شرکت به آژانس مسکن رفته بودند ... «آقا جلال در جواب بیژن که گفته بود خانمها جزو کارگرهای شرکت هستند با فریاد گفت کدوم احمقی زن و دختر خود را وارد کار بیرون خواهد کرد مسئول آژانس بی پروا می گوید بنده» یعنی آنقدر این موضوع بی اهمیت است که فرد حاضر به پنهان کردن آن نیست که اقلاً به عنوان احمق شناخته نشود این ضربه ی محکمی بود به اخلاقی که مورد حمایت مردان با غیرت وشرف ایرانی است از آنجایی که مردان ایرانی به عنوان مردان همسر دوست شناخته شده اند خیلی حاضر به فعالیت همسرهایشان در بیرون از خانه نیستند و در این مورد مقاومت می کنند .
در قسمت های بعدی زمانی که بحث خرید نان به میان آمد مردها از آن سر باز می زدند و به دیگری واگذار می کردند و همچنین نشان اسوه غیرت خانواده ، آقا جلال با تاثیر از رواج بی فرهنگی جامعه به خانم ها پیشنهاد می دهد که آنان برای خرید نان بروند و حرف های تکان دهنده ی خاله نیز در او تاثیری نداشت وآقا جلال مورد حمایت مرد نماهای دیگر خانواده قرار گرفت.
خواسته یا ناخواسته زنان جامعه به مردانگی و مردان جامعه به زنانگی روی آورنده اند متاسفانه صدق حرفهای من آمار افزایش خانم های شاغل و افزایش طلاق و گرایش زنان به استقلال در جامعه و افزایش سن ازدواج مخصوصاً دختران که مشکلات جسمی و جنسی را در بر دارد میتوان ذکر کرد
وجود چنین مشکلات زمانی آغاز می شود که مردان از کارهای مردانه خانه سر باز می زنند آمار چند ساله ی کنکور که حدود 60-70 درصد از آنان را دختران تشکیل می دهد گواه این مسئله خواهد بود
با آرزوی توفیق روز افزون مشتاقانه منتظر نظراهایتان ، در این زمینه هستم ./